کد مطلب:301544 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:156

از قصیده دعبل خزاعی رحمه الله



هم نقضوا عهد الكتاب و فرضه

و محكمه بالزور و الشبهات


آنان عهد و میثاق و دستورات و محكمات كتاب را با سخنان بیهوده و شبهات درهم شكستند.


و لم تلك الا محنه كشفتهم

بدعوی ضلا لمن هن و هنات


این رویدادها چیزی نبود جز آزمایشی كه پرده از روی حقیقت آنان برداشت و ادعیا گمراهی از این و ان را مشخص كرد.


تراث بلا قربی و ملك بلا هدی

و حكم بلا شوری بغیر هداه


ارث بردن بدون خویشاوندی و حكومت بدون راهنمایی و داوریبدون مشورت و بدون هدایت.


رزایا ارتنا خضره الافق حمره

وردت اجاحا طعم كل فرات


حوادث ناگواری كه سبزی افق را در چشم ما سرخ كرد و هر آب گوارائی را كه به كاممان تلخ نمود.


و ما سهلت تلك المذاهب فیهم

علی الناس الا بیعه الفلتات


این راه های باطل را جز همان بیعت های حساب ناشده چیزی ایجاد نكرد.


و ما قیل اصحاب السقیفه جهره

بدعوی تراث فیالضلا نتات


گفتار سقیفه ای ها كه آشكارا مدعی میراث پیامبر شده و به گمراهی رفتند چه بود؟


و لو قلدوا الموصی الیه امورها

لزمت بمامون من العثرات


اگر امور دین را در اختیار وحی رسول خدا قرار داده بودند بدون لغزش و اشتباه پیش می رفت.


اخی خاتم الرسل المصفی من القذی

و متفرس الابطال فی الغمرات




جانشین رسول خدا كه برادر خاتم پیامبران و پاك از آلودگی ها و شكت دهنده شجاعان در جنگهای سخت بود.


فان جحدوا كان الغدیر شهیده

و بدر و احدذ شامخ الهضبات


اگر منكر شوند، غدیرخم گواه او است و بدر و احد، و او بر بلندای قله ها ایستاده است (احد كه دارای قله بلند است).


و آی من القرآن تتلی بفضله

و ایثاره بالقوت فی اللزبات [1] .


و آیاتی از قرآن مجید كه در فضیلت او خوانده می شود و سخن از ایصار او دارد كه غذای خود را در شرائط تنگدستی به دیگران داد.

این قصیده معروف به «تائیه» دعبل است و به قول ابوالفرج اصفهانی از بهترنی اشعاری است كه در مدح اهل البیت سروده شده است، و این همان قصیده است كه وی در حضور حضرت رضا علیه السلام قرائت كرد و حضرت آن قد رگیست كه از حال رفت و خادم حضرت به او اشاره كرد كه ساكت شو و این مطلب را چندین بار تكرار كرد، خداوند او را، از ائمه علیه السلام پاداش خیر دهد.


[1] «البحار» ج 49، ص 246.